ماه رجب است و رفقا نسبت به اهمیت و بركات این ماه مطلع هستند و توصیههایی كه بزرگان راجع به این ماه داشتند و همینطور ماههای بعد، دوستان مطلع هستند. اتفاقا چندی پیش بود یكی از مخدرات یك سوالی كرده بود راجع به ماه رجب، كه [چرا برای این ماه] یك همچنین خصوصیاتی مطرح شده است و ماه توحید است و آثار توحید در این ماه خیلی متجلی است و از ادعیه هم همینطور پیداست، پس چرا نسبت به ماه رمضان [نیست] و فرمودند: ماه رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و رمضان ماه امت من. پس چرا نسبت به رمضان این اهتمام وجود دارد و این حالات را ما نسبت به اولیاء در خصوص ماه رمضان مشاهده میكنیم.
پاسخ این است كه در ماه رجب جنبه توحید و خصوصیات توحیدی خیلی غلبه دارد و كسانی نسبت به ماه رجب خیلی بهرهمند میشوند كه از نقطه نظر معارف توحیدی درجات و مقاماتی را ادراك كردهاند، اینها استفادهشان از ماه رجب به اصطلاح ما بسیار زیاد است. و آن تجلیات توحیدی و كیفیت ارتباطی كه نفس در این ماه با تجلیات و با فیوضات پروردگار دارد یك حالت و یك شعور و ادراك خاصی را نسبت به سالك در این ماه متجلّی میكند.
ولی ماه رمضان یك ماهی است كه رحمت پروردگار جنبه سعی دارد، یعنی عام است، شمولش عام است و هر كسی را نسبت به آن مرتبهای كه دارد در این رحمت قرار میدهد. و هر كدام از این دو ماه خاصیت خودش را دارد و هیچ تداخلی نسبت به یكدیگر ندارد. یعنی در ماه رجب یك نوع تجلی برای انسان پیدا میشود و در ماه رمضان یك نوع تجلی دیگر. الان ما نیاز به خوردن آب داریم و همینطور نیاز به خوردن غذا داریم، نیاز به استنشاق اكسیژن داریم و هیچ كدام از اینها هم با همدیگر منافاتی ندارد و همه اینها لازم است. نمیتوانیم بگوییم ما هوا را استنشاق میكنیم و دیگر از خوردن آب مستغنی هستیم، یا اینكه آب میخوریم و دیگر غذا نمیخوریم بعضیها هستند یك دورههایی را برای یك درمانهای خاصی برای آب قرار میدهند و بعد هم به انواع بلایا مبتلا میشوند هم آب لازم است و هم غذا لازم است، هم هوا لازم است و هم دارو لازم است هر كدام در جای خود. آن تاثیری كه آب میگذارد و شما آن احساسی كه بعد از خوردن آب میكنید آن یك احساس است و آن احساسی كه بعد از خوردن غذا میكنید فرق میكند و یك [احساس دیگریست]، آن یك حالت برایتان پیدا میشود و غذا یك حالت دیگر پیدا میشود. اگر فرض بكنیم كه گلوی شما را بگیرند و برای چند لحظه از استنشاق اكسیژن و تنفس [قطع شود] چه حالی به شما دست میدهد، وقتی یك دفعه باز میكنند یك حالت خاصی برای انسان پیدا میشود كه نه در آب خوردن و نه در غذا خوردن یك همچنین مسألهای نیست. توجه كردید؟
خصوصیتی كه ماه رجب دارد و تجلیات توحیدی كه برای انسان پیدا میشود در هر مرتبه خاص خودش، یعنی برای افراد عوام در صورتی كه اینها بخواهند اهل صلاح باشند اهل صلاحیت باشند، كارشان را درست كنند، مراقبهشان بیشتر كنند، در همین [حد] و نگوییم بابا اینها برای اولیاء و برای مرحوم آقا و آقای حداد و آقای قاضی است، نه! یا برای ائمه است، نه! برای ما هم هست. مگر ما بنده خدا نیستیم ما هم هستیم، هر كسی در همان رتبه و در همان مرتبهای كه دارد در همان مرتبه ربط دارد. همین كه شما نشستید و به دنبال مطلب هستید یعنی ربط دارید، ربط نبود اینجا نبودید جای دیگر بودید. این كه الان آمدید حدیث عنوان میخواهید گوش بدهید این به خاطر این است كه این ربط است. اگر این ربط نباشد آدم بلند میشود میرود قصه كلثوم ننه را گوش میدهد و یا مثلا مینشیند و فوتبال تماشا میكند. توپ از اینطرف برود از آنطرف برود این هم یك نوع اشتغال. خب این به خاطر آن جنبه ربطی است، این ربط برای هر كسی در هر موقعیتی كه هست و در هر وضعیتی كه هست [وجود دارد].
یادم میآید در زمان مرحوم آقا رضوان اللَه علیه گاهی ایشان در مجالس صحبت میكردند، مجالس همان عصر جمعه یا مثلا فرض كنید كه در شبهای ماه مبارك رمضان صحبت میكردند، راجع به بعضی از مسائل تذكراتی میدادند، برحسب شرایط و برحسب مسائلی كه خب پیش میآمد و اینها.
خیلی جالب بود برای ما، مخاطبین ایشان فرض كنید كه بیست نفر و سی نفر و پانزده نفر مختلف بودند، وقتی صحبت تمام میشد ما میدیدیم هر كدام از اینها یك برداشت دارد. حرف یكی است، صحبت یكی است، ولی وقتی كه سوال میكردیم این میگفت من برداشتم این است، این میگفت من برداشتم این است، این میگفت اینقدر فهمیدم، این میگفت نه آقا نظر ایشان این بوده، تو متوجه نشدی فلان چیز را گفت و …، توجه میفرمایید؟ هر كدامشان یك نوع برداشت میكردند و یك نوع نسبت به مطالبی كه مطرح میشد قضاوت میكردند و ترتیب اثر میدادند با اینكه حرف یكی است.
یعنی هر كسی به آن مقدار خودش و به آن میزان ربطی كه دارد و به آن میزان سعه وجودی خودش و اطلاعات خودش و آن اندوختههای خودش، از مطالب طبق همان میزان نه بیشتر مسائل را برداشت میكرد. خب حالا گاهی اوقات بعضیهایش هم اشتباه بود و این دیگر برمیگردد به یك نوع خصوصیات و موقفی كه انسان نفسش میتواند نسبت به مطالب داشته باشد. اینجا دیگر مسائل خیلی دقیق میشود كه ریشه و علت این اختلاف چیست. توجه كردید؟
تكلیف ما هم نسبت به ماه رجب و فیوضاتی كه از ناحیه پروردگار میآید همین است، موقعیتمان همین است. هیچ كس نمیتواند نسبت به آن ارتباطی كه با پروردگار میتواند ایجاد كند بیتفاوت باشد و بگوید بابا این برای اولیا خداست به ما ارتباط ندارد. اولیا خدا سهم خودشان را میبرند، ما چرا در اینجا خود را كنار نگه داریم؟ اولیاء خدا حظ خودشان میبرند، اولیاء خدا نصیب خودشان را میبرند، در همان مقام و در همان رتبهای كه دارند و تجلیاتی كه برای آنها خواهد شد آن تجلیات متناسب با سعه وجودی آنها خواهد بود.